Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-29@21:52:06 GMT

عملیات «طوفان الاقصی» موازنه قوا را تغییر می‌دهد

تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۰۲۹۴۴

عملیات «طوفان الاقصی» موازنه قوا را تغییر می‌دهد

خبرگزاری مهر، گروه بین‌الملل: شاید ترس و فرار صهیونیست‌ها بعد از «عملیات طوفان الاقصی» را بتوان بی‌سابقه‌ترین رویداد در تاریخ مقاومت فلسطین و خود رژیم صهیونیستی نام نهاد؛ عملیاتی که کنترل هفت شهرک صهیونیست‌نشین را -هرچند به صورت موقت- از کنترل صهیونیست‌ها خارج کرد که دستاوردی مهم برای گروه‌های مقاومت فلسطین به شمار می‌رود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این حملات غافلگیرکننده در حالی انجام شد که همواره رژیم صهیونیستی ادعا می‌کرد با وجود «گنبد آهنین» هیچ کسی نمی‌تواند آسیبی به سرزمین‌های اشغالی برساند. اگر چه عملیات طوفان الاقصی ضربه مهلکی به پیکره رژیم صهیونیستی وارد و شکست غیر قابل ترمیمی را در ابعاد نظامی و اطلاعاتی به این رژیم تحمیل کرد، صهیونیست‌ها مستاصل از این عملیات در راستای جبران این خسارت اقدام به کشتار وحشیانه مردم غزه کرده‌اند که همچنان ادامه دارد.

برای بررسی زمینه، ابعاد و پیامدهای عملیات بزرگ طوفان الاقصی، خبرنگار مهر گفت‌وگویی با دگتر هادی برهانی، استاد مطالعات فلسطین دانشگاه تهران انجام داده که مشروح آن در ادامه می‌آید.

دلیل اجرای عملیات طوفان الاقصی چیست؟

عملیات طوفان الاقصی نتیجه سیاستهای رژیم صهیونیستی برای اشغال و یهودی سازی خانه فلسطینی ها، سرزمین فلسطین، است. هفتاد و پنج سال است که جنایت و پاکسازی نژادی علیه فلسطینی ها ادامه دارد. زمینهای آنها مصادره می شود. خانه های آنها ویران می گردد. تمام نشانه های هویت فلسطین به عنوان یک سرزمین اسلامی و عربی نابود می شود تا یک رژیم جعلی یهودی جایگزین آن شود. ملت فلسطین به جان آمده است و تلاش می کند از خود و حقوق خود دفاع کند. آنچه ملت فلسطین در مقابل اسرائیل انجام می دهد همان کاری است که ویتنامی ها در برابر آمریکا و فرانسویها و سایر ملل اروپا در برابر اشغالگری و نژادپرستی آلمان نازی کردند. این به منزله آن نیست که همه کارهای آنها درست است اما کلیت حرکت همان چیزی است که هر ملتی در برابر اشغال سرزمین خود و سلب حقوق خود انجام می دهد. تمام قیامها و حرکتهای ملت فلسطین از جمله طوفان الاقصی در این چارچوب قابل فهم است.

اهمیت این عملیات در چیست؟

عملیات طوفان الاقصی یک نقطه عطف در تاریخ مبارزات ملت فلسطین و ملتهای منطقه علیه اسرائیل است. این عملیات موازنه قوا را در معرض دگرگونی جدی قرار داده است. اگر سازمانهای فلسطینی و هم پیمانان آنها بتوانند این نبرد را همانگونه که تا الان پیش رفته، ادامه دهند اسرائیل در موقعیت بسیار دشواری قرار خواهد گرفت و توان آن در حفظ خود و برتری نسبی آن بر رقبا زیر سوال می رود. از این جهت فلسطین و منطقه در نقطه حساسی قرار دارد. رویارویی حماس و ارتش اسرائیل در مقطع فعلی بسیار سرنوشت ساز است. نتیجه این رویارویی بر آینده منطقه و موضوع فلسطین تاثیرات عمیقی برجای خواهد گذاشت و شاید روندهای منطقه راکه تاکنون عمدتاً به نفع رژیم صهیونیستی بوده دچار تغییری جدی نماید. اما اگر ملتهای منطقه دفاع لازم را از مردم فلسطین نداشته باشد شکستی رقم خواهد خورد که تا سالها مردم منطقه باید بهای سنگین آن را بپردازند.

پیامدهای منطقه ای حمله اسرائیل به غزه را چگونه ارزیابی می کنید؟

فشار اسرائیل بر غزه و تلاش این رژیم برای نابود کردن این باریکه و مردم آن لاجرم بر سایر نیروهای منطقه تاثیر می گذارد. مردم منطقه نمی توانند شاهد کشتار و نابودی ملت فلسطین باشند. الان سال ۱۹۴۸ نیست که مردم جهان از آنچه اتفاق افتاد خبر نشدند و یا بسیار دیر خبردار شدند. الان مردم منطقه شاهد وقایع غزه از طریق پخش مستقیم تلویزیونی هستند. جنایات را می بینند. ویرانی ها را می بینند. اجساد متلاشی شده کودکان و زنان را می بینند. این تصاویر دهشتناک مردم منطقه و سازمانهای فعال را در آستانه انفجار قرار داده است. الان مردم در مصر و اردن و لبنان به سوی مرزهای اسرائیل سرازیر شده اند. تحمل مردم منطقه حدی دارد. ذبح دو میلیون انسان بیگناه در وسط دنیای عرب و جهان اسلام و در پیش چشم اعراب و مسلمانان نمی تواند بدون عواقب باشد. نمی تواند تحمل شود. ملتهای عربی در حال جوش و خروش هستند و در صورت تداوم کشتار فلسطینی ها کاسه صبر آنها لبریز خواهد شد، خروش آنها به نقطه جوش و انفجار خواهد رسید و تحولاتی را در منطقه رقم خواهد زد که هیچکس نمی تواند جلوی آنها را بگیرد. منطقه در آستانه انفجار است و اگر منفجر شود از اسرائیل چیزی باقی نخواهد ماند حتی اگر میلیونها نفر به دست اسرائیل کشته شوند.

اهمیت واکنش جهان اسلام در قبال این تحولات چیست؟

تحولات جهان اسلام تحولات امیدوارکننده ای است. کشورهای عربی مانند عربستان و کویت و قطر مواضع خوبی داشته اند. ملتهای اسلامی به حرکت درآمده اند و به دولتها فشار می آورند. دولتها نمی توانند این فشارها را نادیده بگیرند. اگر این جوش و خروش در منطقه به نوعی نزدیکی و همبستگی و هم افزایی در میان جهان اسلام تبدیل شود تحولی عظیم رقم خواهد خورد. امکانات جهان اسلام بسیار بیش از اسرائیل است. اسرائیل از نظر جغرافیای و همچنین از بسیاری ابعاد دیگر جزیره ای کوچک در اقیانوس کشورهای اسلامی است. برای درک این امر کافی است نگاه گذرا به نقشه خاورمیانه داشته باشیم. اسرائیل ۲۷ هزار کیلومتر مربع در محاصره کامل مساحتی ده میلیونی کشورهای عربی و بیست میلیونی کشورهای اسلامی است. هفت میلیون یهودی اسرائیلی در محاصره صدها میلیون مسلمان زندگی می کنند. اگر جهان اسلام ببارد آب اسرائیل را خواهد برد. مشکل جهان اسلام تفرقه و چند دستگی و تضاد است. اگر کشورهای اسلامی همدیگر و مواضع متفاوت یکدیگر را به رسمیت بشناسند و برای نیل به منافع مشترک همکاری و هماهنگی و هم افزایی داشته باشند قدرت عظیمی تولید خواهد شد که بزرگتر از اسرائیل هم نمی تواند مانع آن شود.

نقش ایران در تقویت اتحاد و هم افزایی در جهان اسلام را چگونه ارزیابی می کنید؟

ایران به عنوان یک کشور مهم اسلامی می‌تواند در این فرآیند نقش تعیین کننده ای داشته باشد. یکجانبه گرایی از سوی هیچکس، کمکی به موضوع فلسطین نمی‌کند. باید کشورهای اسلامی به هم نزدیک شوند. باید در یک تعامل مثبت با آنها زمینه ای برای اشتراک منافع و مواضع پیدا کرد. حرکتی را سامان داد که در آن هیچیک از کشورهای اسلامی خود را بازنده نبینند و همه متناسب با سیاست و امکانات خود تشریک مساعی نمایند.

اگر همه احساس کنند در سایه اجرای پروژه ای مشترک بهره مند و برنده خواهند شد همکاری خواهند نمود. تفاوت مواضع کشورهای مختلف به رسمیت شناخته شود. هر کشوری براساس موضع و شرایط خود می تواند به آرمان فلسطین کمک نماید. یک کشور می تواند پول بدهد، یک کشور می تواند کار سیاسی و دیپلماتیک کند، یک کشور می تواند کار نظامی می کند و … لازم نیست همه یک کار را انجام دهند و مثل هم باشند. لازم است به هم اعتماد داشته باشند و همکاری نمایند. دست از دشمنی علیه یکدیگر بردارند و با برنامه های دیگری مخالفت عملی نکنند. در راه اهدافی مشترک همکاری و هم افزایی نمایند.

اگر کشورهای اسلامی متحد باشند چه در صلح و چه در جنگ پیروز خواهند بود اما بدون اتحاد و همبستگی چه با جنگ چه در صلح شانس زیادی برای پیروزی جدی ندارند. اجلاس پیش روی سازمان همکاری اسلامی فرصتی بی نظیر برای پیگیری این ایده است. ایران گامهای خوبی در زمینه سیاست همسایگی و گسترش روابط با کشورهای عربی برداشته است. تداوم این حرکت می تواند فرصتهای بزرگی برای حمایت از مردم فلسطین و تقویت جایگاه آنها و تضعیف زمینه حضور اسرائیل در منطقه ایجاد نماید.

کد خبر 5913893

منبع: مهر

کلیدواژه: سازمان همکاری اسلامی عربستان سعودی رژیم صهیونیستی طوفان الاقصی اردن لبنان کویت قطر مصر ایران حماس غزه طوفان الاقصی رژیم صهیونیستی فلسطین ارتش رژیم صهیونیستی اسرائیل مقاومت فلسطین لبنان جنبش حماس ایالات متحده امریکا تل آویو حماس حزب الله لبنان روسیه سازمان ملل عملیات طوفان الاقصی رژیم صهیونیستی کشورهای اسلامی هم افزایی مردم منطقه جهان اسلام ملت فلسطین یک کشور

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۰۲۹۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود

روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسول‌گری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر می‌رسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافته‌است.

به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیده‌است تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهره‌برداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بین‌المللی را بگیرد.

سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید به‌شدت فعال‌تر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، به‌دنبال خنثی کردن تلاش‌های حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شده‌است که استمرار تحریم‌های گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.

 

در ادامه متن کامل گفت‌وگوی «هم‌میهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه می‌کنید.

*به نظر می‌رسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیده‌است. فکر می‌کنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟

شرایط به‌گونه‌ای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفته‌است. الان شرایطی پدید آمده‌است که باید فعالیت‌های جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی می‌کنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.

این کشورها و نهادها به‌هیچ‌وجه نگران حمله اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق نبودند، اما حالا به‌گونه‌ای رفتار می‌کنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شده‌است. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده‌ و این کشورها قصد دارند به‌دنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینه‌های مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشته‌باشیم تا بتوانیم اقدام‌هایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.

در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطل‌مانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حل‌وفصل نشود، ما از تحریم‌ها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.

*فکر می‌کنید با تحولات اخیر آیا آمریکایی‌ها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟

الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکایی‌ها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شده‌است که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیده‌نشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.

در این زمینه به نظر می‌رسد که انگیزه‌های ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقه‌ای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفت‌وگو در این مورد فرا نرسیده‌باشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.

الان اولویت‌های مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شده‌است و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرف‌های باقی‌مانده در برجام برای اجرای احکام معطل‌مانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.

برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیت‌های دیپلمات‌های باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هسته‌ای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هسته‌ای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.

*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفان‌الاقصی و جنگ غزه چیست؟

این سوال خیلی کلی است و نمی‌توان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بین‌المللی کشور را در همه حوزه‌ها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.

در عین حال باید در حوزه‌های دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانه‌تر عمل کند. مهم‌ترین مسئله این است که باید از این محدودیت‌هایی که برای سیاست خارجی ایجاد شده‌است، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.

اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرت‌های دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینه‌ها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.

*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه به‌خصوص کشورهای عربی حاشیه خلیج‌فارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر می‌کنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمی‌شود؟

بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی می‌دانند که تاریخ ایران نشان داده‌است که ایران هرگز در سده‌های اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشده‌است. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شده‌باشد از خود دفاع می‌کند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسول‌گری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کرده‌است که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.

الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعال‌تر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیت‌ها می‌تواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، می‌شود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولت‌های جنوب خلیج‌فارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان می‌توانند امنیت منطقه را تامین کنند.

*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفته‌های گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر می‌کنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمام‌عیار وجود داشته‌باشد؟

آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سال‌های اخیر و به‌ویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان داده‌بود که صبر استراتژیک در پیش گرفته‌است. اسرائیل به شیوه‌ای عمل کرد که ایران استراتژی‌اش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.

*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلی‌ها نسبت به عملکردشان در آینده محتاط‌تر شوند؟

بسیار مؤثر بود. اسرائیلی‌ها باور نمی‌کردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کرده‌بود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمک‌های گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار می‌دادند.

قدرت‌های جهانی پذیرفته‌بودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویت‌های اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شده‌بود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاه‌ویکم آمریکا یاد می‌شد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشک‌های عراق به سمت اسرائیل، هیچ حمله‌ای به اسرائیل نشده‌بود و اسرائیل تصور می‌کرد که سازوکار بازدارندگی‌اش صددرصد موفق بوده‌است.

برای کل قدرت‌های جهانی، به‌ویژه آمریکا جا افتاده‌بود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و به‌خصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قوی‌تر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاش‌ها بی‌فایده بوده و اسرائیل ضربه‌پذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.

*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشک‌ها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیل‌گران این موضوع را مطرح کرده‌اند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقه‌ای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیک‌تر شده‌اند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟

منازعه‌ای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیت‌های کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشک‌های ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشان‌دهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بی‌اثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.

بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.

ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمی‌توان پیش‌بینی کرد؛ به‌خصوص اینکه کشورهای منطقه هم می‌دانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها هم‌سرنوشت کنند. همانگونه که در سال‌های گذشته مشاهده کرده‌ایم، همه سیاست‌های آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.

*بعد از آغاز جنگ غزه گفته ‌می‌شد که عربستان از فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل دور شده‌است. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ داده‌است، تصور می‌کنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادی‌سازی با اسرائیل بازگردد؟

تجدید رابطه ایران با عربستان نشان‌دهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنش‌هایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شده‌بود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب می‌شود، رابطه‌ای دوستانه برقرار کند. اما فکر می‌کنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیده‌است که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و می‌توانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشته‌باشند و می‌توانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.

نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولت‌های عربی هستند که به سمت عادی‌سازی روابط با اسرائیل حرکت می‌کنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتل‌عام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دست‌جمعی که در بیمارستان‌ها کشف می‌شوند، بمباران مدارس، بیمارستان‌ها و خانه‌های شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همه‌ی اینها باعث شده‌است که زمینه عادی‌سازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دست‌کم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.

اگر دولت‌های عربی دست‌کم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملت‌ها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادی‌سازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادی‌سازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شده‌است.

*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیس‌جمهور آمریکا گفت که می‌خواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولت‌های غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریم‌ها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریم‌ها بر می‌آید؟

من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انسان‌دوستانه و بشردوستانه‌ای که غربی‌ها مطرح می‌کنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم می‌دانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوق‌بشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلاف‌های بین‌المللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل می‌رسد، از یاد برده می‌شود.

جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام نداده‌باشد و کشورهای غربی به‌‌رغم همه شعارهایشان به آن بی‌توجهی نکرده‌باشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران می‌کند و نسل‌کشی گسترده‌ای را آغاز کرده‌است. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت می‌کنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح می‌کنند، دروغ است.

من فکر می‌کنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده ‌باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده ‌است و نشان داده‌ تمام حرف‌هایی که می‌زنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکس‌العمل نشان داد، شروع می‌کنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.

اینها استانداردهای دوگانه‌ای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاش‌اش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راه‌های مقابله با افزایش فشار بین‌المللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجی‌اش را گسترش دهد.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديت‌هاي" FATF " كاغذ پاره نيست

دیگر خبرها

  • گلرو: طوفان‌الاقصی باعث بیداری دانشجویان آمریکایی شد
  • سابقه سیاه تشکیلات خودگردان از «انتفاضه فلسطین» تا «طوفان الاقصی»
  • یمن آماده ورود به اراضی اشغالی و نبرد طوفان الاقصی می‌شود+ فیلم
  • دیدار عضو شورای حزب الله لبنان با دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی
  • روز ۲۰۵ طوفان‌الاقصی|بمباران مرکز نوار غزه و جنوب لبنان
  • لیونی: از زمان عملیات طوفان الاقصی اسرائیل در حال سقوط آزاد است
  • عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
  • اصرار بر نابودی حماس فاجعه دیگری مشابه طوفان الاقصی را برای اسرائیل رقم خواهد زد
  • حمیدرضا عزیزی، پژوهشگر بنیاد علم و سیاست آلمان: ایران در حمله به اسرائیل به کشورهای منطقه هم هشدار داد، هم اطمینان خاطر/ تهران قواعد درگیری با تل آویو را بازتعریف کرد/ همسایگان عربی ایران به دنبال موازنه و مفاهمه با تهران خواهند بود/ توانمندی موشکی ایران
  • روز ۲۰۴ طوفان‌الاقصی| حمله پهپادی به حیفا